davod12

 
Rejestracja: 2011-05-11
زندگی عشقی پر مخاطره است، گاه باید قمارش کرد........
Punkty77więcej
Następny poziom: 
Ilość potrzebnych punktów: 123
Ostatnia gra

زمانی برای شاد بودن

 

زمانی برای شاد بودن

عذاب آور ترین دیالوگ عید دیدنی


بدترین و عذاب آور ترین دیالوگ عید دیدنی:
مهمونا در حال رفتن هستن و یــــــــــــــــهو
بابام: حالا شام میموندین یه چیزی دور هم میزدیم :)
مهمون: نه دیگه زحمت نمیدیم ولی حالا که شما میگی بـــــــــــــاشه
 


چی

وقتی خانومی به شما گفت: “چــــــــــــــــی؟”، به این معنا نیست که گفته شما را نشنیده. او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغییر دهید!
(ستاد کمک به ادامه زندگی)


کرایه تاکسی


توی تاکسی نشسته بودم، دو تا آقای مسن هم عقب نشسته بودن.
نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون... یکی گفت:
به خدا اگه بزارم دست تو جیبت بکنی! من حساب میکنم...
بعد از راننده پرسید : ببخشید چقدر شد؟
راننده: هزار تومن !
یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمــــــی ؟؟!!
راننده گفت : جـــان ؟
مرد : گفتم آدمی یا نه؟
راننده گفت : حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه.. آدمی؟؟!
راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت : نــــــــه ... فقط تو آدمی!
یارو گفت : یعنی چی؟ من میگم آدمی هزار تومن؛ یا  دو تایی مون باهم  هزار تومن!!


آگهی فوت
 

م ل ا  میمیره، آگاهی‌ فوتشو میزنن به دیوار، توی انتخابات نفرِ اول میشه.


فکر بکر


امسال هرکی میاد خونه ما عید دیدنی، بهش می گم واااااای چقد چاق شدی...
طرفم از همون خونه ما شروع می کنه به رژیم گرفتن...
کلی به اقتصاد خانواده کمک کردم!


 



عید دیدنی
 

نظر به اینکه عید دیدنی به صورت رفت و برگشت انجام میشه جهت رفاه حال مردم ، سال ۹۱ عید دیدنی به صورت حذفی برگذار میشود!


حسین فهمیده
 

به پدر حسین فهمیده میگن نظرت درباره پسرت چیه؟ میگه برو بابا هنوز دارم قسط تانک رو میدم!



گواهی نامه
 

آ خ و نده  می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهی نامه!!

م ل ا هم میگه دادین که می خواین؟؟!!!!!


 

آیفون تصویری
 

اونقدر که آیفون تصویری در ایام عید کارائی داره...تلویزیون و ماهواره و غیره..کارائی نداره.......جهت یاد آوری گفتم.!!!!!
البته مهمان حبیب خداست......


اداره
 

رئیس: خجالت نمی‌کشی تو اداره داری جدول حل می‌کنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمی‌ذاره آدم بخوابه!


لباس آقایان


از یارو میپرسن: میدونی آقایون لباساشون را چه طوری دسته بندی می کنند؟
میگه: معلومه، دو دسته. یکی لباسهای کثیف، دومی لباسهای کثیف اما قابل پوشیدن!


 خطر برق گرفتگی

م ل  ا رو برق گرفت مُرد !!! اقوامش از ترس تا چهلم با فازمتر سر قبرش فاتحه میخوندن.


شیخ و مریدان در باشگاه بدن سازی


گویند مریدان شیخ همگی از برای ساختن هیکل شش تکه به باشگاه بادی بیلدینگ شدندی! خود شیخ چند سالی در باشگاه مشغول هارتل بودی. تا مریدان بدید بسیار مسرور گشت و به استقبالشان رفت.
یکی از مریدان دخترباز خدمت شیخ عرض کرد: یا شیخ ! بر ما بگو با کدامین دستگاه کار کنیم تا دختران و دافان را تحت تاثیر قرار داده مخشا...ن را بزنیم؟؟؟

شیخ بی درنگ فرمود: ای مرید ! در میان دستگاهها هیچ دستگاهی مانند دستگاه خودپرداز دختران را تحت تاثیر قرار ندهد!!! مریدان از این حکمت دانی شیخ روانی شده آنقدر روی تردمیل دویدند تا به دیار باقی شتافتند!!!


سرگرمی ما ایرانی ها
 

یکى از سرگرمى هاى مردم ایران اینه که وقتى از مطب دکتر میان بیرون حساب کنن ببین اون دکتره روزى چقد درآمد داره!


ما ایرانی ها


ایرانی ها دروغ گفتن را از اول صبح با جمله "پاشو لنگ ظهره" آغار می کنند.


درس خواندن چند حالت دارد؟


درس خوندن دو حالت داره:
۱- درسای سختو که نمیشه خوند
۲- درسای آسون که ارزش خوندن نداره


راننده اتوبوس
 

به یارو می گن دوس داری چطور بمیری؟
میگه مثه بابام تو خواب و آرامش، نه مثه مسافراش تو ترس و وحشت.!!!!